رر
منابع:
1. مارتا راسلر (1943 ایالات متحده)
2. مولزورث، هلن، 2000. 'کار خانه و کار هنر'، اکتبر، 92 (بهار)، صص. 71-97. موجود در: http://www.jstor.org/stable/779234 [دسترسی در 15 مه 2016].
3. نشانه شناسی آشپزخانه
4. مولزورث، هلن، 2000. 'کار خانه و کار هنر'، اکتبر، 92 (بهار)، صص. 71-97. موجود در: http://www.jstor.org/stable/779234 [دسترسی در 15 مه 2016].
5. گودمن، امیلی الیزابت، 'مارتا راسلر، نشانه شناسی آشپزخانه'، اسمارت هیستوری. موجود در: https://smarthistory.org/martha-rosler-semiotics-kitchen/ [دسترسی در 7 مارس 2025].
6. مولزورث، هلن، 2000. 'کار خانه و کار هنر'، اکتبر، 92 (بهار)، صص. 71-97. موجود در: http://www.jstor.org/stable/779234 [دسترسی در 15 مه 2016].
7. هانیسچ، کارول. 1970. "شخصی، سیاسی است." در یادداشتهایی از سال دوم:
آزادی زنان، صص. 76-78.
8. لیندا ناچلین (1931 ایالات متحده-2017 ایالات متحده)
9. چرا هیچ هنرمند زن بزرگی وجود نداشته است؟
10. ناچلین، لیندا. 'چرا هیچ هنرمند زن بزرگی وجود نداشته است؟' در فمینیسم و تاریخ هنر: پرسش از مناجات، ویرایش شده توسط نورما برودی و مری دی. گرارد (نیویورک: هارپر و رو، 1982)، صص. 145-176.
11. ساملونگ وربوند (2016) آوانگارد فمینیستی دهه 1970: آثار از مجموعه ساملونگ وربوند، وین، 7 اکتبر 2016 - 15 ژانویه 2017، ص. 40. این نمایشگاه شامل بیش از 200 اثر بزرگ از چهل و هشت هنرمند بین المللی است.
12. جودیت باتلر (1956 ایالات متحده)
13. باتلر، جودیت، 1990. آشفتگی جنسیتی: فمینیسم و براندازی هویت. روتلج، صص. 1-25.
14. گودمن، امیلی الیزابت، 'مارتا راسلر، نشانه شناسی آشپزخانه'، اسمارت هیستوری. موجود در: https://smarthistory.org/martha-rosler-semiotics-kitchen/ [دسترسی در 7 مارس 2025].
15. آشفتگی جنسیتی: فمینیسم و براندازی هویت
16. باتلر، جودیت، 1990. آشفتگی جنسیتی: فمینیسم و براندازی هویت. روتلج، صص. 1-25.
17. مولزورث، هلن، 2000. 'کار خانه و کار هنر'، اکتبر، 92 (بهار)، صص. 71-97. موجود در: http://www.jstor.org/stable/779234 [دسترسی در 15 مه 2016].
18. فمینیسم تقاطعی
فمینیسم همپوشان یا تقاطعی به بررسی و تحلیل نابرابریها و تبعیضها از جنبههای مختلف مانند جنسیت، نژاد، طبقه اجتماعی و سایر هویتها میپردازد.
19. مولزورث، هلن، 2000. 'کار خانه و کار هنر'، اکتبر، 92 (بهار)، صص. 71-97. موجود در: http://www.jstor.org/stable/779234 [دسترسی در 15 مه 2016].
20. سنتهای دوشانی
به رویکرد هنری Marcel Duchamp اشاره دارد که در آن آثار هنری معمولی به چالش کشیده شده و مفاهیم جدیدی از جمله استفاده از اشیاء روزمره به عنوان هنر و بازی با انتظارات مخاطب مورد توجه قرار میگیرد.
21. مولزورث، هلن، 2000. 'کار خانه و کار هنر'، اکتبر، 92 (بهار)، صص. 71-97. موجود در: http://www.jstor.org/stable/779234 [دسترسی در 15 مه 2016].
منبع تصویر و تصویر جلد:
1. راسلر، مارتا. (1975) نشانه شناسی آشپزخانه (عکس های فیلم) [عکس های فیلم از اجرای ویدئویی]. موجود در: https://www.wikiart.org/en/martha-rosler/semiotics-of-the-kitchen-film-stills-1975 (دسترسی در 15 مه 2016).

لورم ایپسوم چیست؟
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و نمونه سازی است. لورم ایپسوم از سال ۱۵۰۰ میلادی، زمانی که یک چاپگر نامشخص یک گالری از نوع را برداشت و آن را به هم ریخت تا یک کتاب نمونه نوع بسازد، به عنوان متن ساختگی استاندارد صنعت بوده است. نه تنها پنج قرن زنده مانده است، بلکه به دوره نمونه سازی الکترونیکی نیز جهش کرده و اساساً بدون تغییر باقی مانده است. در دهه ۱۹۶۰ با انتشار ورقههای Letraset حاوی قطعات لورم ایپسوم و اخیراً با نرم افزارهای نشر رومیزی مانند Aldus PageMaker شامل نسخه هایی از لورم ایپسوم، محبوبیت یافت.
چرا از آن استفاده می کنیم؟
این یک واقعیت تثبیت شده است که یک خواننده هنگام نگاه کردن به طرح بندی صفحه، از محتوای قابل خواندن آن منحرف می شود. نکته استفاده از لورم ایپسوم این است که توزیع کم و بیش نرمالی از حروف دارد، برخلاف استفاده از "محتوا در اینجا، محتوا در اینجا"، که باعث می شود شبیه انگلیسی قابل خواندن به نظر برسد. بسیاری از بسته های نشر رومیزی و ویرایشگرهای صفحات وب اکنون از لورم ایپسوم به عنوان متن مدل پیش فرض خود استفاده می کنند و جستجوی "lorem ipsum" بسیاری از وب سایت ها را که هنوز در مراحل ابتدایی هستند، نشان می دهد. نسخه های مختلفی در طول سال ها تکامل یافته اند، گاهی اوقات تصادفی، گاهی اوقات عمداً (وارد کردن طنز و امثال آن).
از کجا می آید؟
برخلاف باور عمومی، لورم ایپسوم صرفاً یک متن تصادفی نیست. ریشه در قطعه ای از ادبیات کلاسیک لاتین از 45 قبل از میلاد دارد که بیش از 2000 سال قدمت دارد. ریچارد مککلینتاک، استاد لاتین در کالج همپدن-سیدنی در ویرجینیا، یکی از کلمات مبهمتر لاتین، consectetur، را از قطعه لورم ایپسوم جستجو کرد و با بررسی نقل قولهای این کلمه در ادبیات کلاسیک، منبع بیچونوچرا را کشف کرد. لورم ایپسوم از بخش های 1.10.32 و 1.10.33 کتاب "de Finibus Bonorum et Malorum" (افراط در خوبی و بدی) اثر سیسرو، نوشته شده در 45 قبل از میلاد گرفته شده است. این کتاب رساله ای در مورد نظریه اخلاق است که در دوران رنسانس بسیار محبوب بود. اولین خط لورم ایپسوم، "Lorem ipsum dolor sit amet.."، از خطی در بخش 1.10.32 گرفته شده است.

در ادامه بررسی هنر مبتنی بر لنز تحریکآمیز شیرین نشاط، به منیر شاهرودی فرمانفرمائیان (۱۹۲۴–۲۰۱۹) میپردازیم، کسی که موزاییکهای آینهایاش، صنایع دستی ایرانی را به هنر والا تعریف کرد. برخلاف سیاستهای رویاروی نشاط، آثار منیر از مرزها فراتر رفت و از طریق تعالی ریاضی، آینهکاری را به زبان نور خالص ارتقا داد. مجسمههای موجود در موزه گوگنهایم، تِیت مدرن و موزه هنرهای معاصر تهران، در حراجیها به قیمتهای میلیون دلاری فروخته میشوند، که گواهی بر تسلط دوگانهاش بر سنت و نوآوری است. این مقاله بررسی میکند که چگونه موفقیت بازار منیر، فلسفه هنری او را منعکس میکند: گسستگی به عنوان وحدت، میراث به عنوان آوانگارد.[1]
از آوانگارد نیویورک تا احیای صنایع دستی ایرانی
اثر درخشان فرمانفرمائیان، بین انتزاع مدرنیستی و سنتهای تزئینی اسلامی پیوند برقرار میکند، اما مسیر او به سوی شهرت، غیرمتعارف بود. در طول سالهای شکلگیریاش در دهه ۱۹۵۰ در نیویورک، او در میان اکسپرسیونیستهای انتزاعی (جکسون پولاک، ویلم دکونینگ) و پیشگامان پاپ (اندی وارهول) رفت و آمد داشت، روابطی که نگاه او را به اشکال جسورانه و آزمایش مواد، تیزتر کرد. با این حال، بازگشت او به ایران در سال ۱۹۵۷ و بازدید سرنوشتسازش در سال ۱۹۷۵ از حرم شاهچراغ شیراز، (پادشاه نور) با فضاهای داخلی آینهکاری شده سرگیجهآورش، کار زندگیاش را متبلور کرد. در آنجا، او با آینهکاری، یک صنعت مقدس که از نظر تاریخی از پدر به پسر منتقل میشد، مواجه شد و با سرپیچی، آن را به عنوان یک هنر سکولار و فمینیستی بازآفرینی کرد.[2]
موزاییکهای آینهای برشخوردهاش به یک مانیفست بصری تبدیل شد: شکستن و بازسازی نور برای بازتاب کیهانشناسی صوفیانه، در حالی که دقت هندسیاش به معماری ایرانی و اخلاق مینیمالیستی همتایان نیویورکیاش ادای احترام میکرد. تا دهه ۲۰۰۰، این ترکیب، او را از گمنامی پس از انقلاب (او در سال ۱۹۷۹ از ایران گریخت و تنها در سال ۲۰۰۴ بازگشت) به احترام بینالمللی سوق داد و او را به یکی از پربارترین گردآورندگان میراث خودش تبدیل کرد، حتی زمانی که او به رادیکالترین بازآفریننده آن تبدیل شد.[3]