پرهام
پرهام پسر خوبی است.
پرهام پسر خیلی خوبی است.

پویش در بازار هنر متحول: از ارزشگذاریهای سنتی تا اختلالات دیجیتال
بازار هنر همواره تقاطعی منحصربهفرد میان خلاقیت، فرهنگ، و تجارت بوده است؛ تحولی که از نظام حمایتگری به اکوسیستمی جهانی و سوداگرانه تکامل یافته است. در گذشته، هنرمندان متکی به حامیان مالی بودند و آثارشان با اهداف فرهنگی یا مذهبی خلق میشد، فارغ از فضای سرمایهگذاری سفته بازی که امروز بخش عمدهی بازار هنر را تعریف میکند. بااینحال، بهمرورزمان، هنر از یک اثر صرفاً فرهنگی به یک دارایی با ارزش مالی قابل توجه تبدیل شده است. این گذار از حمایتگری به تجارت نهادینه شده، که با نوآوریهای فناورانه تقویت شده، بازاری پیچیده و غالباً غیرشفاف پدید آورده است. فرآیند ارزش گذاری در بازار هنر مشتمل بر عوامل ذهنی مانند شایستگی هنری و اعتبار است و همچنین عناصر عینی مانند سوابق حراجی و روندهای اقتصادی را در بر میگیرد. امروزه این بازار با ترکیبی از میراث تاریخی، پویاییهای اقتصادی، و فناوریهای دیجیتال جدید پیش میرود. همگام با تحول بازار، ابزارها و چارچوبهای ارزیابی و خرید هنر نیز متحول شدهاند. در این مقاله، عوامل مؤثر بر ارزشگذاری هنر را بررسی میکنیم، دگردیسی تاریخی بازار هنر را ردیابی مینماییم، و نقش فناوری در شکلدهی به آیندهی قیمتگذاری هنر را تحلیل خواهیم کرد.[۱]

گالری نیان در قلب تهران، بهعنوان یک فضای هنری پویا و زنده، میزبان یکی از نقاشیهای برجسته الهام حیدرپور بوده است. این نمایشگاه گروهی با عنوان "ایران شما" فرصتی استثنایی برای تماشای نقاشیهای هنرمندان معاصر فراهم کرده است. الهام حیدرپور هنرمندی که تقریبا ۱۵ سال است به صورت حرفهای به نقاشی مشغول میباشد و از جمله هنرمندان شرکت کننده در این نمایشگاه بوده است. گالری نیان در این نمایشگاه، فضایی را فراهم کرده است که در آن هنر، تاریخ و اجتماع به هم پیوند میخورند و مخاطب را به سفری عمیق در دل مفاهیم ملی دعوت میکنند. این نمایشگاه نه تنها به معرفی آثار هنری میپردازد بلکه زمینهای برای گفتوگو دربارهی مسایل اجتماعی و فرهنگی معاصر ایران فراهم میآورد. همچنین، بازدیدکنندگان با فرصتی برای تعامل با هنرمندها دربارهی فرایند خلاقیت و الهاماتش روبرو میشوند.
فضای هنری هنرمند
فضای الهام حیدرپور بهطور عمده نمادگرایانه است و در عین حفظ فرمهای عینی، تحت تاثیر مسایل اجتماعی، فرهنگی و شرایط روز جامعه شکل میگیرد. او در نقاشیهای خود داستانهایی را روایت میکند که در دل جامعهاش نهفتهاند. حیدرپور با نگاهی عمیق به محیط پیرامونش، مخاطب را به اندیشهورزی و تفکر در فضای اثر دعوت میکند. در نقاشیهای این هنرمند مفاهیمی چون آزادی، سنت، هویت ملی و ایدئولوژی بهعنوان دستمایهی اصلی انتخاب شده و با استفاده از نشانههایی که در خاطرهی بصری مخاطبان ثبت شدهاند، این مفاهیم را منتقل میکند. بهطور مثال، استفاده از برج آزادی که بهعنوان نمادی از وطن بوده، در نقاشی او دیده میشود. این برج، همراه با عنوان آزادی، به درک دغدغهمندی هنرمند در فضای نقاشی کمک میکند. قاب طاقی شکل در قسمت بالای نقاشی، همراه با بک گراند خاکستری تیره، بیننده را به هجمهای از یاد وطن در تاریخ معاصرش فرو میبرد.
آنچه مخاطب در تصویر مشاهده میکند، حجمی است که ابتدا توسط حیدرپور ساخته میشود و سپس در قالب نقاشی به تصویر کشیده میشود. در واقع، روند خلق اثر در این هنرمند از چند مرحله که شامل نقاشی و حجم است، عبور میکند.[۱] در این راستا، حیدرپور سعی دارد تا با ایجاد ارتباطی عاطفی میان کارش و مخاطبان، آنها را به کنکاش در هویت خود و جامعهشان ترغیب کند. او با بهرهگیری از تکنیکهای رنگی که منجر به ساخت و ساز در نقاشی میشوند، احساسات عمیق انسانی را به تصویر کشیده و بینندگان را به تفکر دربارهی موضوعاتی چون هویت ملی، میراث فرهنگی و چالشهای اجتماعی دعوت میکند. او در فضای کارش حالتی از تعلیق را ایجاد میکند که در خلال آن، مخاطب با بستری از حوادث و عوارض اجتماعی مواجه شده و همچنین تصویری از تاریخ معاصر را در برابر چشمانش قرار میدهد. این مواجهه، نه تنها یادآور لحظات تاریخ است بلکه دعوتی است به تفکر و تامل دربارهی آیندهای که در انتظار ماست.