پویش در بازار هنر متحول: از ارزش‌گذاری‌های سنتی تا اختلالات دیجیتال

avatar
HR Admin
منتشر شده توسط مدیر
4 حداقل زمان مطالعه
۱۴۰۴/۰۲/۲۸
3740
Wishlist icon

پویش در بازار هنر متحول: از ارزش‌گذاری‌های سنتی تا اختلالات دیجیتال

بازار هنر همواره تقاطعی منحصربه‌فرد میان خلاقیت، فرهنگ و تجارت بوده است؛ تحولی که از نظام حمایتگری به اکوسیستمی جهانی و سوداگرانه تکامل یافته است. در گذشته، هنرمندان متکی به حامیان مالی بودند و کارهایشان با اهداف فرهنگی یا مذهبی خلق می شد، فارغ از فضای سرمایه‌گذاری سفته بازی که امروز بخش عمده‌ی بازار هنر را تعریف می‌کند. بااین‌حال، به‌مرورزمان، هنر از یک اثر صرفا فرهنگی به یک دارایی با ارزش مالی قابل توجه تبدیل شده است. این گذار از حمایتگری به تجارت نهادینه شده، که با نوآوری‌های فناورانه تقویت شده، بازاری پیچیده و غالباغیرشفاف پدید آورده است. فرآیند ارزش گذاری در بازار هنر مشتمل بر عوامل ذهنی مانند شایستگی هنری و اعتبار است و همچنین عناصر عینی مانند سوابق حراجی و روندهای اقتصادی را در بر می‌گیرد. امروزه این بازار با ترکیبی از میراث تاریخی، پویایی‌های اقتصادی، و فناوری‌های دیجیتال جدید پیش می‌رود. همگام با تحول بازار، ابزارها و چارچوب‌های ارزیابی و خرید هنر نیز متحول شده‌اند. در این مقاله، عوامل موثر بر ارزش‌گذاری هنر را بررسی می‌کنیم، دگردیسی تاریخی بازار هنر را ردیابی می‌نماییم، و نقش فناوری در شکل‌دهی به آینده‌ی قیمت‌گذاری هنر را تحلیل خواهیم کرد. [1]


پویایی‌های پیچیده‌ی ارزش‌گذاری هنر

قیمت‌گذاری کارهای هنری حاصل ترکیبی از عوامل ملموس و ناملموس است که بسیاری از آنها ریشه در سلیقه ذهنی خریداران و همچنین چشم‌انداز کلی اقتصادی دارند. ارزش‌گذاری هنر تعادلی ظریف میان اعتبار هنرمند، کمیابی کار، سابقه‌ی مالکیت، و شرایط کلی بازار است. این عوامل به‌گونه‌ای ترکیب می‌شوند که قیمت‌گذاری هنر را هم‌زمان بسیار سوداگرانه و نامطمئن جلوه می‌دهند. [۲] همان‌طور که «کلوئی وادینگتون»[۳]، شریک «گالری تیموتی تیلور»[۴] در لندن، توضیح می‌دهد: «هیچ عاملی نباید به‌صورت مجزا یا مهم‌تر از دیگران در نظر گرفته شود. ارزش‌گذاری یک کار هنری ترکیبی از عوامل متعدد است: شناسایی نهادی، تقاضای بازار، مرحله‌ی حرفه‌ای هنرمند، وضعیت اثر، اصالت، رسانه و ...» (آرتسی، بدون تاریخ) این رویکرد به ارزش‌گذاری، تعامل پیچیده‌ی عناصری را برجسته می‌سازد که به ارزش بازار یک اثر هنری کمک می‌کنند. [۵]

اعتبار هنرمند و مرحله‌ی حرفه‌ای

یکی از تاثیرگذارترین عوامل در تعیین قیمت یک اثر هنری، اعتبار هنرمند است. مرحله‌ی حرف‌های، شناسایی نهادی، نمایشگاه‌ها، و دستاوردهای شخصی هنرمند همگی ارزش بازار اثر را ارتقا می‌دهند. هنرمندهای نوپا ممکن است با قیمت‌های پایین شروع کنند، اما با کسب شناخت از طریق نمایشگاه‌های انفرادی، بینال‌ها، یا تحسین منتقدان، کارهایشان ارزشمندتر می‌شود. کار هنرمندهای سرشناس با ارتباط تاریخی یا فرهنگی قوی، اغلب به قیمت‌های ممتاز فروخته می‌شوند، به‌ویژه اگر در نهادهای معتبر به نمایش گذاشته شده یا از طریق حراج‌های مشهور فروخته شده باشند. [۶]

در بازار ثانویه، ارزش‌گذاری کار یک هنرمند تحت‌تاثیر نتیجه‌ی حراج‌ها قرار می‌گیرد که به‌عنوان معیارهای عمومی قیمت عمل می‌کنند. حراجی‌ها مانند «ساتبی و کریستی»[۷] این قیمت‌ها را رصد می‌کنند و به خریداران و مجموعه‌داران درک ملموسی از ارزش مالی اثر ارائه می‌دهند. برای مجموعه‌داران و سرمایه‌گذاران، درک این معیارهای بازار کلیدی است. سابقه‌ی حراج‌ها، به‌ویژه برای «هنرمندهایی که به دلیل شهرت و تقاضای بالا»[۸]، اغلب بر قیمت‌گذاری کار کمتر شناخته شده در همان ژانر یا سبک تاثیر می‌گذارند. [۹]


نقش پیشینه (سابقه‌ی مالکیت)

پیشینه، یا تاریخچه‌ی مالکیت یک اثر هنری، عنصری حیاتی دیگر در تعیین ارزش آن است. پیشینه مستند می‌تواند اصالت اثر را تایید کند و اطمینان دهد که اثر جعلی یا دزدی نیست. کارهایی با پیشینه پر آتیه مانند آنهایی که قبلا متعلق به مجموعه‌داران مشهور، نمایشگاه‌های معتبر، یا بسترهای تاریخی بوده‌اند معمولا با قیمت‌های به‌مراتب بالاتری عرضه می‌شوند. [۱۰]

مفهوم پیشینه به‌ویژه در بازار ثانویه حیاتی است، جایی که آثار بارفروش شده اغلب دارای تاریخچه‌ای تاییدشده هستند. برای مثال، تابلویی که زمانی متعلق به یک چهره‌ی مشهور بوده یا بخشی از مجموعه‌ی موزهای برجسته بوده است، معمولا برچسب قیمتی بالاتری دارد. حراجی‌ها مانند ساتبی اغلب بر اهمیت کارهای «تازه‌وارد به بازار»[۱۱] تاکید می‌کنند کارهایی که پیش‌ازاین هرگز عرضه نشده‌اند و بنابراین فاقد سابقه‌ی پیشین در مزایده هستند. این کارها به دلیل کمیابی و پیشینه می‌توانند منجر به جنگ قیمتی شوند و لایه‌های دیگری از جذابیت به آنها اضافه کنند. [۱۲]

tag 2
3740
Wishlist icon

0/200