سگ
منابع:
1. کرول، جیم، 2021. آلیس نیل: همواره در فرآیند شدن. [آنلاین] قابل دسترسی در: https://www.jimcarrollsblog.com/blog/2021/6/2/alice-neel-always-in-the-process-of-becoming [تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403].
2. جرمی لویسون (1955 بریتانیا)
3. لویسون، جرمی. (2018). آلیس نیل. قابل دسترسی در: https://www.moussemagazine.it/magazine/alice-neel-jeremy-lewison-xavier-hufkens-2018/ (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
4. موسسه هنرهای معاصر بوستون. (بدون تاریخ). مارگارت ایوانز باردار اثر آلیس نیل. قابل دسترسی در: https://www.icaboston.org/art/alice-neel/margaret-evans-pregnant/ (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
5. مارگارت ایوانز باردار
6. موسسه هنرهای معاصر بوستون. (بدون تاریخ). مارگارت ایوانز باردار اثر آلیس نیل. قابل دسترسی در: https://www.icaboston.org/art/alice-neel/margaret-evans-pregnant/ (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
7. همان.
8. ادوارد مانه (1832 فرانسه - 1883 فرانسه)، المپیا – تیزیانو وچلیو در انگلیسی، تیسین (1488 ایتالیا - 1576 ایتالیا)، ونوس اوربینو
9. هستا سنت اندروز. (بدون تاریخ). المپیا اثر ادوارد مانه. قابل دسترسی در: https://www.hasta-standrews.com/features/https/artsandculturegooglecom/asset/olympia/ywfei4rxgcso1qhlen-gb (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
10. لیندا ناچلین (1931 آمریکا - 2017 آمریکا)
11. وگل، لیزا. (1972) 'مروری بر زن به عنوان شیء جنسی', آرت جورنال، 31(4)، ص. 384.
12. لورا مالوی (1941 بریتانیا)
13. مالوی، لورا. (1975) 'لذت بصری و سینمای روایی'، اسکرین، 16(3)، ص. 806–815.
14. اندی وارهول (1928 آمریکا - 1987 آمریکا)
15. موزه هنرهای آمریکایی ویتنی. (بدون تاریخ). اندی وارهول. قابل دسترسی در: https://whitney.org/collection/works/2887 (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
16. فیث رینگگلد (1930 آمریکا - 2024 آمریکا)
17. جردن کاستیل (1989 آمریکا)
18. کالچرتایپ (2019) یک پرتره از فیث رینگگلد که توسط آلیس نیل نقاشی شده است، اثر هنری مورد علاقه جردن کاستیل است. قابل دسترسی در: https://www.culturetype.com/2019/08/27/a-portrait-of-faith-ringgold-painted-by-alice-neel-is-jordan-casteels-favorite-artwork/ (تاریخ دسترسی: 25 اسفند 1403).
19. لویسون، جرمی. (2018). آلیس نیل. قابل دسترسی در: https://www.moussemagazine.it/magazine/alice-neel-jeremy-lewison-xavier-hufkens-2018/ (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
20. پاملا آلارا، هنرمند آمریکایی
21. هنر بدن
22. آلارا، پاملا. (1998) تصاویری از مردم: گالری پرتره آمریکایی آلیس نیل. Waltham, MA: Brandeis University Press of New England, p. 7.
23. لویسون، جرمی. (2018). آلیس نیل. قابل دسترسی در: https://www.moussemagazine.it/magazine/alice-neel-jeremy-lewison-xavier-hufkens-2018/ (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
24. کرول، جیم، 2021. آلیس نیل: همواره در فرآیند شدن. [آنلاین] قابل دسترسی در: https://www.jimcarrollsblog.com/blog/2021/6/2/alice-neel-always-in-the-process-of-becoming [تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403].
منابع تصویر و تصویر روی جلد:
شکل 1: آلیس نیل، مارگارت ایوانز باردار، 1978. رنگ روغن روی بوم. موسسه هنرهای معاصر، بوستون. قابل دسترسی در: https://www.icaboston.org/art/alice-neel/margaret-evans-pregnant/ (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
شکل 2: آلیس نیل، اندی وارهول، 1970. رنگ روغن و اکریلیک روی بوم. موزه هنرهای آمریکایی ویتنی، نیویورک. قابل دسترسی در: https://whitney.org/collection/works/2887 (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).
شکل 3: آلیس نیل، فیث رینگگلد، 1977. رنگ روغن روی بوم. قابل دسترسی از طریق: CultureType. قابل دسترسی در: https://www.culturetype.com/2019/08/27/a-portrait-of-faith-ringgold-painted-by-alice-neel-is-jordan-casteels-favorite-artwork/ (تاریخ دسترسی: 24 اسفند 1403).

لورم ایپسوم چیست؟
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و نمونه سازی است. لورم ایپسوم از سال ۱۵۰۰ میلادی، زمانی که یک چاپگر نامشخص یک گالری از نوع را برداشت و آن را به هم ریخت تا یک کتاب نمونه نوع بسازد، به عنوان متن ساختگی استاندارد صنعت بوده است. نه تنها پنج قرن زنده مانده است، بلکه به دوره نمونه سازی الکترونیکی نیز جهش کرده و اساساً بدون تغییر باقی مانده است. در دهه ۱۹۶۰ با انتشار ورقههای Letraset حاوی قطعات لورم ایپسوم و اخیراً با نرم افزارهای نشر رومیزی مانند Aldus PageMaker شامل نسخه هایی از لورم ایپسوم، محبوبیت یافت.
چرا از آن استفاده می کنیم؟
این یک واقعیت تثبیت شده است که یک خواننده هنگام نگاه کردن به طرح بندی صفحه، از محتوای قابل خواندن آن منحرف می شود. نکته استفاده از لورم ایپسوم این است که توزیع کم و بیش نرمالی از حروف دارد، برخلاف استفاده از "محتوا در اینجا، محتوا در اینجا"، که باعث می شود شبیه انگلیسی قابل خواندن به نظر برسد. بسیاری از بسته های نشر رومیزی و ویرایشگرهای صفحات وب اکنون از لورم ایپسوم به عنوان متن مدل پیش فرض خود استفاده می کنند و جستجوی "lorem ipsum" بسیاری از وب سایت ها را که هنوز در مراحل ابتدایی هستند، نشان می دهد. نسخه های مختلفی در طول سال ها تکامل یافته اند، گاهی اوقات تصادفی، گاهی اوقات عمداً (وارد کردن طنز و امثال آن).
از کجا می آید؟
برخلاف باور عمومی، لورم ایپسوم صرفاً یک متن تصادفی نیست. ریشه در قطعه ای از ادبیات کلاسیک لاتین از 45 قبل از میلاد دارد که بیش از 2000 سال قدمت دارد. ریچارد مککلینتاک، استاد لاتین در کالج همپدن-سیدنی در ویرجینیا، یکی از کلمات مبهمتر لاتین، consectetur، را از قطعه لورم ایپسوم جستجو کرد و با بررسی نقل قولهای این کلمه در ادبیات کلاسیک، منبع بیچونوچرا را کشف کرد. لورم ایپسوم از بخش های 1.10.32 و 1.10.33 کتاب "de Finibus Bonorum et Malorum" (افراط در خوبی و بدی) اثر سیسرو، نوشته شده در 45 قبل از میلاد گرفته شده است. این کتاب رساله ای در مورد نظریه اخلاق است که در دوران رنسانس بسیار محبوب بود. اولین خط لورم ایپسوم، "Lorem ipsum dolor sit amet.."، از خطی در بخش 1.10.32 گرفته شده است.

در ادامه بررسی هنر مبتنی بر لنز تحریکآمیز شیرین نشاط، به منیر شاهرودی فرمانفرمائیان (۱۹۲۴–۲۰۱۹) میپردازیم، کسی که موزاییکهای آینهایاش، صنایع دستی ایرانی را به هنر والا تعریف کرد. برخلاف سیاستهای رویاروی نشاط، آثار منیر از مرزها فراتر رفت و از طریق تعالی ریاضی، آینهکاری را به زبان نور خالص ارتقا داد. مجسمههای موجود در موزه گوگنهایم، تِیت مدرن و موزه هنرهای معاصر تهران، در حراجیها به قیمتهای میلیون دلاری فروخته میشوند، که گواهی بر تسلط دوگانهاش بر سنت و نوآوری است. این مقاله بررسی میکند که چگونه موفقیت بازار منیر، فلسفه هنری او را منعکس میکند: گسستگی به عنوان وحدت، میراث به عنوان آوانگارد.[1]
از آوانگارد نیویورک تا احیای صنایع دستی ایرانی
اثر درخشان فرمانفرمائیان، بین انتزاع مدرنیستی و سنتهای تزئینی اسلامی پیوند برقرار میکند، اما مسیر او به سوی شهرت، غیرمتعارف بود. در طول سالهای شکلگیریاش در دهه ۱۹۵۰ در نیویورک، او در میان اکسپرسیونیستهای انتزاعی (جکسون پولاک، ویلم دکونینگ) و پیشگامان پاپ (اندی وارهول) رفت و آمد داشت، روابطی که نگاه او را به اشکال جسورانه و آزمایش مواد، تیزتر کرد. با این حال، بازگشت او به ایران در سال ۱۹۵۷ و بازدید سرنوشتسازش در سال ۱۹۷۵ از حرم شاهچراغ شیراز، (پادشاه نور) با فضاهای داخلی آینهکاری شده سرگیجهآورش، کار زندگیاش را متبلور کرد. در آنجا، او با آینهکاری، یک صنعت مقدس که از نظر تاریخی از پدر به پسر منتقل میشد، مواجه شد و با سرپیچی، آن را به عنوان یک هنر سکولار و فمینیستی بازآفرینی کرد.[2]
موزاییکهای آینهای برشخوردهاش به یک مانیفست بصری تبدیل شد: شکستن و بازسازی نور برای بازتاب کیهانشناسی صوفیانه، در حالی که دقت هندسیاش به معماری ایرانی و اخلاق مینیمالیستی همتایان نیویورکیاش ادای احترام میکرد. تا دهه ۲۰۰۰، این ترکیب، او را از گمنامی پس از انقلاب (او در سال ۱۹۷۹ از ایران گریخت و تنها در سال ۲۰۰۴ بازگشت) به احترام بینالمللی سوق داد و او را به یکی از پربارترین گردآورندگان میراث خودش تبدیل کرد، حتی زمانی که او به رادیکالترین بازآفریننده آن تبدیل شد.[3]