فریک جدید همچنان همان فریک قدیمی است
پس از بازسازی ۲۲۰ میلیون دلاری، فریک جدید همچنان همان فریک قدیمی است.
مجموعه فریک در نیویورک پس از بازسازی ۲۲۰ میلیون دلاری بار دیگر درهای خود را به روی بازدیدکنندگان گشوده است، در حالی که همچنان فضای کلاسیک و جوهره تاریخی خود را حفظ کرده است. این بازسازی شامل گسترش گالریها، بهبود امکانات بازدیدکنندگان و طراحی مجدد بخشهایی از ساختمان بوده است، اما موزه توانسته است هویت بصری بیزمان و شخصیت سنتی خود را حفظ کند. این توازن میان مدرنسازی و میراث تاریخی جایگاه منحصربهفرد فریک را در دنیای هنر به نمایش میگذارد. با بازگشایی دوباره، مجموعه فریک بار دیگر پذیرای علاقهمندانی است که مشتاقند شاهکارهایی از رامبرانت، ورمیر، گویا و دیگر بزرگان تاریخ هنر را تحسین کنند.

روایت ناصر تیمورپور از خیزش زن، زندگی، آزادی
آثار ناصر تیمورپور، هنرمند ایرانی ساکن لندن، در نمایشگاهی با عنوان «سرخط خبرها» (Head Lines) در این شهر به نمایش درآمده است. این مجموعه، بازتابی هنری از تحولات اخیر ایران و خاورمیانه است که بهویژه به خیزش زن، زندگی، آزادی میپردازد.
تیمورپور در این آثار، دردها، خاطرات جمعی و تجربیات اجتماعی را از دریچه هنر به تصویر کشیده و تلاش کرده است با زبان بصری، مفهوم مقاومت، سرکوب و امید را به مخاطب منتقل کند. آثار این نمایشگاه از تکنیکهای متنوعی بهره برده و احساسات عمیق اجتماعی و سیاسی را منعکس میکنند.
این نمایشگاه از ۷ تا ۹ فروردین ۱۴۰۴ (۲۷ تا ۲۹ مارس ۲۰۲۵) در eARTh Space لندن برگزار شده است و با استقبال گسترده هنردوستان و فعالان فرهنگی مواجه شده است.

خط 1
خط 5
خط7
خط 12

یک تابلوی پرتره از دونالد ترامپ که خود او زمانی آن را «واقعاً بدترین» توصیف کرده بود، از ساختمان کنگره ایالتی کلرادو برداشته شد.
این نقاشی به عنوان بخشی از مجموعه پرترههای رؤسای جمهور آمریکا به نمایش گذاشته شده بود. اگرچه مشخص نیست که آیا انتقاد ترامپ از این اثر دلیل مستقیم حذف آن بوده است یا نه، اما این تصمیم بحثهایی درباره نحوه نمایش چهرههای سیاسی در فضاهای عمومی برانگیخته است.

این حساسیت بهویژه در استفاده او از موتیف مارپیچ در مجموعهی «ستاره عصر»[۱۱] (تصویر۲) و «نور میآید بر دشتها» [۱۲] (تصویر۳) مشهود است، جایی که خطوط لرزان، دستی کودکانه را تداعی میکنند. ضربههای قلم موزون، شبیه به حرکت کمانیِ کشیدن رنگینکمان توسط یک کودک، انرژیهای سماوی را به ضربآهنگهای تصویری تبدیل میکند.[۱۳] برخلاف «کاندینسکی»[۱۴] که زیباییشناسی خطخطیهای پیشدبستانی را پذیرفت، اُکیف تعادلی بین سادگی کودکانه و دقت فرمال برقرار کرد؛ تلفیقی که تحت تاثیر اصول ترکیب فضایی تزیینی داو، با الهام از هنر ژاپنی، شکل گرفت. این کارها نهتنها بازگشت بعدی او به بازنمایی پس از دورهای انتزاعی را پیشبینی میکنند، بلکه با نخستین سال زندگی مشترک او با استیگلیتس همزمان شدند.[۱۵]